پس از حادثه ای اتمیفوکوشیما مهندسان نیروگاه سعی کردند ایمنی پنج راکتور و شش استخر مصرف شده در واحدهای راکتور را تامین کنند. اما انفجار هیدروژنی باعث افزایش مواد و فاجعه ای رادیواکتیو شد. باور بیشتر کارکنان بر این شد که کارمان تمام است باید فرار کنیم البته با توجه به وضعیت انتشار و نشست تشعشعات رادیواکتیو مدیران نیز موافق ترک نیروگاه بودند.
ساموراییها در سازمان
علی رغم این باور ۵۰ نفر از مهندسان و تکنیسینهای شرکت تپکو با وجود خطر مرگ به صورت داوطلبانه برای کنترل راکتور آسیب دیده فوکوشیما باقی ماندند. امروز در ژاپن همه میدانند که اگر از بروز فاجعه ای عظیم جلوگیری شد به خاطر فداکاری و تعهد مردانی بوده که حتی هویتشان مشخص نشد. این گروه از مهندسان و تکنیسینها بعدها به ساموراییهای کشورشان تبدیل شدند.
دسته بندی کارکنان
اگر بخواهیم داستان فوکوشیما را فارغ از ارق ملی بررسی کنیم در سازمان با دو دسته از کارکنان مواجهه میشویم دسته اول کارکنانی هستند که برای حفظ سلامتی خود تصمیم به ترک سازمان میگیرند یا در شرایط بحرانی وظایف را برای سلامتی خودشان به درستی انجام نمیدهند و دسته دوم کارکنانی هستند که برای اهداف سازمانی و حفظ سلامتی دیگر افراد تصمیم به تعهد بیشتر برای انجام وظایف خود میگیرند.
در حالت عادی سازمانی تفاوت بین این دو دسته از کارکنان وجود ندارد. هدف از مطرح کردن این داستان ارزش گذاری برای تصمیم این دو گروه از کارکنان نبوده است چرا که کارکنان گروه اول نیز حق داشتند این تصمیم را بگیرند و برای نجات جان خود محل را ترک کنند نکته قابل توجه برای مدیران اینست که آنها میتوانند در گزینش با توجه به برخی از ملاکها کارکنانی را انتخاب کنند که در شرایط بحرانی تبدیل به ساموراییهای سازمان شان شوند.